شاید تو بمونی پیشم...

عشق بی پایان

با احتیاط به تاریک خانه ام قدم بگذارید مبادا خرده های احساس شکسته ام پای دلتان را بخراشد.......

چقدر امروز من شکسته ام.....می خوام از تو بگریم تا اوج اسمون ....دیگه حتی چشامم کم اوردن تو این هجوم اشکا ......

میدونی؟؟!!...راحته مردن ...اما وقتی موندی دیگه تو باید بجنگی....نمیدونم چرا حتی لحظه ها سنگین شدن؟  .....

همون دقایقی که با تو حتی یه لحظه هم نبودن.....

سینه ی سنگین و پر بغض من پر غصه است.... تو کجاو دستای خالی و سرد من کجا؟؟؟؟

هی...بیا...

کوچه های این دل تنگه اما خالی از صدای پات....

سرده اما منتظر برای گرمای نفس هات....

کاش میشد فقط خوبی ها ولحظه های خوب و پر خاطره با تو بمونه تو خاطرم........

اگر کوچ کردن تو بی صدا بود ولی تا دلت بخواد گریه های من پر فریاد بود و هق هق.....

من تنها... من خسته...

قلبمو با 2دست میذارم سر راهت ....

یه روزی شاید بمونی با دلم تا از همه ی خستگی هام هیچی نمونه بدم به باد و فریاد بزنم "شاید که تو تا همیشه باشی پیشم"...



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ پنج شنبه 1 اسفند 1392برچسب:,

] [ 3:22 بعد از ظهر ] [ baran........ ]

[ ]